استراتژی (Strategy) چیست؟ + معرفی 21 استراتژی مدیریتی

استراتژی یا راهبرد به مجموعه اقداماتی گفته میشود که یک سازمان یا یک کسبوکار را در مسیر مشخصی هدایت میکند. اقداماتی که در راستای عمل به استراتژيها انجام میشود معمولاً توسط رهبران و مدیران برنامهریزی میشوند.
استراتژي پرکاربردترین واژه در مدیریت است که با درک آن میتوان به صورت حرفهای و جامع طرحهای یک سیستم را به مرحله اجرا درآورده و چشمانداز تعیین شده را محقق کرد.
در این مطلب قصد داریم تا چگونگی عمل به استراتژي و انواع راهبردهای مدیریتی را با شما در میان بگذاریم. باشد تا روزی که بتوانیم به کمک اقدامات مدیریتی استراتژيک هم در کسبوکار و هم در سایر جنبههای زندگی تصمیمات درستی را اتخاذ کنیم.

استراتژی چیست؟
ریشه لغوی و اصطلاحی استراتژي به ریشه یونانی واژه «Strategia» برمیگردد که به معنای «رهبری و فرماندهی» است. گفته میشود در زبان یونانی این کلمه به معنی فرماندهی لشکر هم بوده است.
اما استراتژی به زبان ساده و قابل فهم امروزی شامل طرح نمودن برنامهای جامع برای پیشروی در جهت نیل به اهداف یک سیستم یا سازمان است. اگر هدف یک کسب و کار رسیدن به ثروت است، استراتژي آن باید به شکلی تعیین و طرح شود که در نهایت بتواند سود بیشتری برای آن کسبوکار حاصل کند.
اگر هدف سازمان پیشی گرفتن از رقبا و بیشتر مطرح شدن در بازار است، باز هم استراتژي آن باید در جهت هدف مشخص شده باشد. استراتژي در ابتدا واژهای بود که در اصطلاحات نظامی به کار برده میشد، اما بعدها این کلمه وارد اصطلاحات مالی، تجاری، اقتصادی و سیاسی شده و اهمیت فراوانی در تمام این عرصهها پیدا کرده است.
شاید به نظر برسد استراتژي یا راهبرد، یک واژه تخصصی برای موفقیت در زمینههای مالی، سیاسی یا تجاری باشد اما جالب است بدانید که با پی بردن به مفهوم اصلی آن و آشنایی با انواع راهبردها میتوانید از آن در زندگی شخصی خود نیز بهره بگیرید. در واقع استراتژي میتواند باعث اتخاذ تصمیمات درست و آیندهساز در هر زمینهای شود.
انواع استراتژي
استراتژیها معمولاً در سطوح مدیریتی و سازمانی در نظر گرفته شده و اجرا میشوند. هر یک از انواع استراتژي برای هدف خاصی کاربرد دارد که بسته به نیاز سازمان یا کسب و کار متفاوت است. سعی کردهایم تا در این مطلب به رایجترین انواع استژیهای مدیرتی و تعدادی از زیرمجموعههای آنها بپردازیم.
هریک از این راهبردها توسط افراد متخصص در زمینههای مدیریتی و مالی تنظیم شدهاند و سپس در سترس مدیران و رهبران قرار گرفتهاند. ممکن است یک مدیر با توجه به خلاقیت و هوش خود بتواند تغییراتی در نحوه استراتژیها ایجاد کند تا با سرعت یا کیفیت بیشتری به سمت هدف سازمان پیش برود.
آگاهی از انواع راهبردهای مدیریتی و سازمانی موجود میتواند در راهاندازی یک کسبوکار جدید نیز به ما کمک کند؛ وقتی بدانیم که برای تثبیت جایگاه سازمان یا کسبوکارمان چه کارهایی باید انجام دهیم و چه مسیرهایی را باید طی کنیم، در مدتزمان کوتاهتری به موفقیت در آن کار دست خواهیم یافت.
21 استراتژي مدیریتی و سازمانی
انواع استراتژی از راهبردهای ارزشی-رفتاری سازمانها گرفته تا انواع راهبردهای تنوعی میتواند در بازههای زمانی مشخصی توسط مدیران اتخاذ شود. چرا که با عملی ساختن دستورالعملهای یک استراتژي و رسیدن به هدف، لازم است تا هدف دیگری برای سازمان تعیین کنیم و در برابر آن نیز استراتژي تازهای را برگزینیم.
برخی از راهبردهای معرفی شده در این مطلب زیرمحموعه برخی دیگر است. گاهی لازم است تا برای حل مشکلات یک سازمان چندین استراتژي با هم در نظر گرفته شده و اجرا شوند. بنابراین انواع راهبردهای مدیریتی میتوانند مکمل یکدیگر نیز باشند. انواع راهبردهای کاربردی در مدیریت سازمانی به شرح زیر هستند:
-
استراتژی ارزشی و رفتاری
چیزی که منطق تجاری را با منطق اخلاقی در یک سازمان پیوند میدهد استراتژی ارزشها و رفتار سازمانی است. در واقع یکی از وظایف اصلی یک مدیر اتخاذ تصمیمات بجا و انتخاب بهترین استراتژي با وجود منطق احساسی، اخلاقی و معنوی است که دارد. استراتژي ارزشی کمک میکند تا مدیران بتوانند در یک چهارچوب اخلاقی تصمیمات درستی را برای سازمان خود در نظر بگیرند.
-
استراتژي تهاجمی
راهبرد تهاجمی یک استراتژي کلی است که در شرایطی اتخاذ میشود که سازمان در بهترین عملکرد خود قرار داشته باشد. آنگاه راهبرد تهاجمی به سازمان کمک خواهد تا بتواند با تمام امتیازات و نقاط قوت خود از حداکثر فرصتها استفاده کند. در ادامه این راهبرد، استراتژیهای تمرکز، تنوع و یکپارچگی نیز بهکار برده میشوند که در ادامه به معرفی آنها نیز خواهیم پرداخت.
-
استراتژي محافظهکارانه
استراتژي محافظهکارانه در شرایطی بهکار گرفته میشود که سازمان باید از قرارگیری در موقعیتهایی با ریسک بالا جلوگیری کند. در واقع باید سازمان بتواند ضمن حفظ نقاط قوت کلیدیاش از استراتژیهای دیگری هم استفاده کند. همانطور که از نام این راهبرد هم مشخص است باید بعد از انتخاب این استراتژي کاملاً محافظهکارانه و با احتیاط عمل کرد.
-
استراتژی تدافعی
در استراتژي تدافعی سازمان باید تمام نقاط ضعف خود را برطرف کرده و در صدد جلوگیری از تهدیدات بیرونی باشد. با استفاده از این راهبرد سازمان میتواند خود را از موقعیتهای خطرآفرین دور نگهدارد تا خود را بازسازی کند. این راهبرد را رهبری هزینه یا پیمان سپاری نیز مینامند.
-
استراتژي واگذاری
در استراتژی واگذاری که خود زیرمجموعه استراتژي تدافعی است، سازمان بخشی از واحدهای خود را به سایر شرکتها و افراد واگذار میکند. (SBU)
-
استراتژي کاهش
استراتژي کاهش زیرمجموعه دیگر استراتژی تدافعی است که در آن با گروهبندی جدید داراییها و هزینهها، سیر نزولی فروش را معکوس میکنند.
-
استراتژي انحلال
در راهبرد انحلال، تمام داراییهای یک سازمان به ارزش واقعی آنها فروخته میشوند. راهبرد انحلال نیز در جهت استراتژي تدافعی بهکار گرفته میشود.
-
استراتژی رقابتی
اتخاذ استراتژي رقابتی نشانگر این است که سازمان علیرغم حفظ نقاط قوت خود باید از سایر استراتژیهای دیگر نیز مانند نفوذ و توسعه نیز برای پیشبرد عملکردش بهره ببرد. ارائه ارزش افزوده و مزیتهای رقابتی برای در دست گرفتن بازار از دیگر قابلیتهای استراتژي رقابتی است. هدف نهایی این راهبرد، کسب رضایت کامل مشتریان و خروج از رقابتها است.
-
استراتژي عملیاتی
استراتژي عملیاتی برای نیل به اهداف کوتاهمدت بهکار گرفته میشود. در این راهبرد مدیران برای بخشهای مشخصی از سازمان مثلاً برای قلمرو فروش خود از این استراتژی بهره میبرند و در مدتزمان مشخصی با تجهیز کردن تیم عملیاتی سازمان در جهت رسیدن به هدف تعیین شده اقداماتی انجام میدهند.
-
استراتژي مشارکتی
این راهبرد توسط مدیران سطح بالا سازمان به منظور تعریف اهداف بلندمدت سازمان طراحی میشود. استراتژي مشارکتی خود دارای بخشهای مختلفی است که هر سازمان بسته به شرایط، تعداد رقبا و امکانات موجود، دستورالعملهای خاص خود را در آن دنبال میکند.
-
استراتژی کارکردی
در راهبرد کارکردی رهبران بر روی رشد واحد مشخصی از سازمان تاکید دارند و با ایجاد مزیتهای رقابتی باعث میشوند تا تمام بخشها موازی با هم رشد کنند.
-
استراتژي تمرکز
در راهبرد تمرکز، سازمانها با استفاده از استراتژي سهگانه نفوذ، توسعه بازار و توسعه محصول برای تثبیت جایگاه خود در بازار و بهبود محصولاتشان تلاش میکنند.
-
استراتژی نفوذ
سازمانها برای بالا بردن سهم بازار محصولات و خدمات خود به انواع روشهای بازاریابی متوسل میشوند که در نتیجه این کار استراتژی نفوذ حاصل میشود.
-
استراتژي توسعه
راهبرد توسعه خود دارای دو بخش توسعه بازار و توسعه کسب و کار است. در توسعه بازار تلاش میشود تا بازارهای جدیدی جهت ارائه محصولات کشف شوند یا اینکه محصولات به بخشهای جدید یک بازار عرضه شوند. در توسعه محصول نیز سازمانها تلاش میکنند تا محصولات خود را بهبود ببخشند تا فروش بیشتری حاصل شود یا محصولات تازهای تولید کنند.
-
استراتژی تنوع
زمانیکه یک سازمان محصولات جدیدی تولید و روانه بازار میکند، استراتژیهای سهگانه تنوع قابل اتخاذ خواهند بود. در واقع سازمانها میتوانند با ایجاد تنوع در محصولات و خدمات خود، فروش خود را بالا برده و مشکلات را به کمک بازارهای جدید حل کنند. در ادامه به سایر استراتژیهای تنوع اشاره میکنیم.
-
استراتژي تنوع همگون
اجرای راهبرد تنوع همگون با ارائه محصول جدید مرتبط با محصولات قبلی سازمان همراه است. این راهبرد زمانی اتخاذ میشود که بازار فعلی شرکت راکد مانده باشد، محصولات مرتبط جدید بتواند فروش محصولات فعلی را نیز بالا ببرد، محصول فعلی در سراشیبی چرخه عمر باشد یا ظرفیت مدیریتی شرکت بالاتر از بازار فعلی باشد.
-
استراتژي تنوع ناهمگون
اجرای راهبرد تنوع ناهمگون نیز با ارائه و معرفی محصول جدید اما غیرمرتبط با محصولات قبلی سازمان همراه خواهد بود. مانند شرکت میهن که پس از تولیدات انبوه بستنی و لبنیات شروع به تولید کنسروهای رب و تن ماهی کرده است. در صورت اشباع بازار محصولات فعلی، همافزایی مالی بین بازار محصولات جدید و محصولات فعلی یا پتانسیل مالی بالای شرکتها میتواند منجر به اتخاذ استراتژي تنوع ناهمگون شود.
-
استراتژي تنوع افقی
انتخاب راهبرد تنوع افقی در پی ارائه محصول جدید و غیرمرتبط به مشتریان فعلی شرکت انجام میگیرد. مثل شرکت زیراکس که وارد کار تولید کاغذ هم میشود. اگر امکان تقویت بازار فروش محصولات فعلی با افزودن یک محصول جدید رونق بگیرد یا اگر محصول جدید مکمل فصلی یا دورهای محصول فعلی باشد، استراتژي تنوع افقی میتواند بسیار اثربخش باشد.
-
استراتژی یکپارچگی عمودی رو به بالا
افزایش کنترل یا تملک توزیعکنندگان و خردهفروشان در راستای استراتژی یکپارچگی عمودی رو به جلو یا روبه بالا انجام میشود. در واقع سازمان با استفاده از این راهبرد قصد دارد تا بتواند بخشهای بیشتری را با خود یکپارچه کند. شرکت جنرال موتور توانسته است به کمک این راهبرد 10٪ واسطههای فروش خود را در اختیار بگیرد. این کار زمانی ممکن است که رشد چشمگیری برای بازار پیشبینی شود یا ثبات کار اهمیت داشته باشد.
-
استراتژی یکپارچگی عمودی رو به پایین
افزایش کنترل یا تملک واحدهای تامین کننده مواد اولیه یک شرکت نیز در راستای استراتژی یکپارچگی عمودی رو به عقب یا رو به پایین انجام میشود. در واقع سازمان قصد دارد با این راهبرد بخشهای تامین کننده محصولاتش را با خود یکپارچه کند. مانند شرکت تولید پارچهای که کارخانه نساجی تامین کننده پارچهاش را با خود یکی میکند. وقتی بازار با رشد خوبی همراه باشد، سازمان از سرمایه و نیروی انسانی کافی برای اداره یک واحد جدید برخوردار باشد یا کار تولید قطعات حاشیهای سود بیشتری را نصیب سازمان کند، این استراتژي میتواند موفق عمل کند.
-
استراتژي یکپارچگی افقی
افزایش فروش یا تملک شرکتهای رقیب در دستور کار استراتژي یکپارچگی افقی قرار دارد. در واقع سازمان با این راهبرد میتواند بخشی از بازار رقیب را با خود یکپارچه کند. مانند زمانیکه تیم مدیریت یک مجموعه هتل زنجیرهای تصمیم میگیرد مجموعه هتل دیگری را کلاً خریداری کند؛ تنها زمانی این امکان میسر خواهد شد که سازمان از سرمایه بالایی برخوردار باشد یا شرکت رقیب به دلیل ضعف مدیریت یا سایر مشکلات نزدیک به ورشکستگی باشد.
مدیریت استراتژيک چیست؟
در بهترین مقالات ترجمه استراتژيک، مدیریت استراتژيک به معنی شیوه کار یک سازمان یا مدیر براساس انواع راهبردها است. در واقع یک مدیر استراتژیک باید بتواند برای هر قدم شرکت برنامه مشخصی داشته باشد. برای نیل به چنین مدیریتی باید قسمتهای مختلف یک مدیریت استراتژيک در برنامه کار رهبران و مدیران قرار بگیرد. مدیریت استراتژيک باید در نهایت کار خود بتواند پاسخگوی شش سوال زیر باشد:
- سازمان قصد دارد در درازمدت به چه جایگاهی برسد؟
- سازمان چه فعالیتهایی انجام میدهد و در کدام بازارها محصولات خود را عرضه میکند؟
- سازمان چگونه میتواند بهتر از رقیبان خود باشد؟
- منابع مورد نیاز برای توان رقابت در سازمان کدامها هستند؟ (ارتباط، توانایی فنی، مهارت، امکانات، سرمایه)
- عوامل محیطی تاثیرگذار بر توان رقابت سازمان کدامند؟
انتظارات طرفهای درگیر (ذینفعان) در کسب وکار سازمان به چه شکلی است؟
برای پاسخ به این سوالات، مدیریت استراتژيک بر سه اصل استوار است که به صورت جداگانه این بخشها را بررسی خواهیم کرد تا در نهایت با بکارگیری این بخشها بتوان هم دید وسیعی نسبت به سازمان پیدا کرد و هم در جهت درستی برای رسیدن به اهداف آن حرکت کرد:
-
تحلیل استراتژیک
تحلیل کردن تمام نقاط قوت و ضعف یک سازمان، وضعیت بازار و رقبا با استفاده از روشهای مدیریتی اولین کار است که در مدیریت استراتژيک باید انجام شود. برای تحلیل این بخشها میتوان از تحلیل PEST یا تحلیل SWOT کمک بگیرید. در واقع PEST مخفف عبارات « Politicalسیاسی، Economic اقتصادی، Social اجتماعی و Technological فنی» است که به منظور شناخت محیط کاری و زمینه فعالیت کسبوکار سازمان میتوانید از آن بهره بگیرید.
همچنین عبارت SWOT نیز مخفف عبارات «Strength نقاط قوت، Weakeness نقاط ضعف، Opportunity فرصتها و Threat تهدیدها» است که به منظور رصد کردن تمام نقاط قوت و ضعف یک سازمان و همچنین شناخت فرصتها و تهدیدهای آن تشکیلات مورد استفاده قرار میگیرد.
-
تصمیم استراتژيک
در مرحله تصمیمگیری استراتژيک باید قبل از اتخاذ هر تصمیمی بخشهای مختلفی را بررسی کنید. مثلاً شناخت تمام ذینفعان، انتظارات آنان و ماهیت نفعبری آنها، گزینهها و راهحلهای موجود، ارزیابی نهایی صورت گرفته و سپس اتخاذ تصمیم متناسب با شرایط کنونی سازمان گرفته شود.
اگر مدیری بدون در نظر گرفتن این موارد تصمیم بگیرد، ممکن است بعدها با مشکلات جدی در سازمان روبهرو شود. در این مرحله است که باید انواع استراتژیهای موجود را براساس شرایط و موقعیت سازمان انتخاب کرد.
-
اقدام استراتژيک
سختترین قسمت مدیریت استراتژيک، مرحله عملی ساختن تصمیمات و اقدام است. بعد از بررسی و تصمیمگیری صحیح، باید تمام قسمتهای مختلف یک پروژه توسط مدیر به واحدهای اجرایی کوچکتر تقسیم شود. آنگاه باید افراد مناسب برای اجرا کردن هر واحد منصوب شوند و تحت نظارت تیم مدیریت قرار بگیرند.
در اینصورت مدیر باید تمام عملیاتهای اجرایی را رصد کرده و در صورت بروز هر مشکل، تصمیم استراتژیک جدیدی بگیرد. استراتژيک در لغت به معنی «خلق آینده مطلوب» است که تعریفی متفاوت از استراتژی دارد. بنابراین هر اقدام استراتژيک نیز باید در زمینه خلق آینده مطلوب در راستای اهداف تعیین شده باشد.
معرفی بزرگان مدیریت استراتژيک جهان
افراد زیادی در شکلگیری انواع روشهای مدیریت استراتژیک و راهبردهای عملی برای پیشبرد اهداف سازمان نقش داشتهاند. در اینجا به تعدادی از این افراد اشاره خواهیم کرد:
- آقای ایگور آنسوف (Igor Ansoff)
یکی از بزرگان شرکت هواپیمایی لاکهید و دارای مدرک دکتری ریاضی از دانشگاه براون آمریکا است. بسیاری آنسوف را پدر تفکر استراتژيک مینامند. کتاب «استراتژي سازمان» وی در سال 1965 به چاپ رسید که یکی از کتب مرجع مدیریت استراتژيک است. - آقای مایکل پورتر (Michael Porter)
مشهورترین فرد در ارائه مفهوم امروزی استراتژي در جهان مایکل پورتر است. ایشان دارای مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه پرینستون و دکتری اقتصاد کسبوکار از دانشگاه هارواد هستند. چاپ کتاب «استراتژي رقابتی» ایشان در سال 1980، معروفیت جهانی وی را به همراه داشت. - آقای هنری مینتزبرگ (Henri Mintzberg)
مینتزرگ دارای مدرک مهندسی مکانیک از دانشگاه مکگیل و کارشناسی ارشد و دکتری مدیریت از دانشگاه MIT است. ایشان بیش از 50 کتاب در زمینه مدیریت نوشتهاند و برنده جایزه مککنزی هستند. معروفترین اثر وی «سرشت کار مدیریت» نام دارد.
به غیر این افراد، اشخاص دیگری نیز هستند که در تدوین علم مدیریت به شکل امروزی نقش بسزایی داشتهاند. علم مدیریت در واقع علم گسترش کسبوکارها است و هر روزه روشهای جدیدتر و موثرتری در آن ارائه میشود.
سخن پایانی
داشتن روحیه و استعداد مدیریت و رهبری تاثیر زیادی در عمل کردن به آموزههای مدیریت استراتژيک دارد. در واقع هرچه قدرت تجزیهتحلیل و رقابت بیشتری داشته باشید، میتوانید بهتر مدیریت کنید. تمام ابزارهای یک مدیریت صحیح استراتژیهای قوی هستند که در این مطلب به شما معرفی شد.
بنابراین انتخاب هریک از این راهبردها در موقعیت مناسب میتواند اساس مدیریت حرفهای شما باشد. در این مقاله تعریف استراتژی و انواع آن را بررسی کردیم و یاد گرفتیم که انواع استراتژی را برای خود تبیین کنیم. برای دریافت اطلاعات بیشتر میتوانید کتابهای علم مدیریت را مطالعه کنید تا به عمق مطالب عنوان شده در این مقاله نیز پی ببرید.
اما در نهایت میخواهم پاسخگوی سوال: مهمترین عامل در اجرای استراتژي چیست باشم، پاسخ به این سوال در مقدار تلاش ما نهفته است. هرچقدر بیشتر مطالعه کنید و در کارهای روزمره خود تصمیمات بهتری بگیرید، در نهایت خواهید توانست در پُست مدیریتی خود نیز موفق عمل کنید.
برخی از سوالات رایج
استراتژی در لغت به چه معناست؟
ریشه لغوی و اصطلاحی استراتژي به ریشه یونانی واژه «Strategia» برمیگردد که به معنای «رهبری و فرماندهی» است. گفته میشود در زبان یونانی این کلمه به معنی فرماندهی لشکر هم بوده است.
استراتژی چیست؟
استراتژی به زبان ساده و قابل فهم امروزی شامل طرح نمودن برنامهای جامع برای پیشروی در جهت نیل به اهداف یک سیستم یا سازمان است.
مدیریت استراتژيک چیست؟
مدیریت استراتژيک به معنی شیوه کار یک سازمان یا مدیر براساس انواع راهبردها است.
درباره تیم تحقیقات دکتر پدرام شهدوست
دکتر پدرام شهدوست علاوه بر تحصیلات عالیه فنی مهندسی در دانشگاه علم و صنعت ایران و ارائه مقالات علمی فراوان در این زمینه، با تحقیق و تفحص و تحصیلات آکادمیک در زمینه خود شناسی و با برگزار کردن بیش از 2000 ساعت دوره های تخصصی در ایران و خارج از ایران. ایشان معتقد است که انسانها میتوانند به تمام اهداف و آرزوهایی که حتی از فکر کردن به آن هم ترس بر وجودشان حاکم میشود دست پیدا کنند و تنها نیاز به داشتن آموزههای مناسب دارند که در این سلسله سمینارها و کارگاهها ارائه میشود.
نوشته های بیشتر از تیم تحقیقات دکتر پدرام شهدوست
دیدگاهتان را بنویسید