باور داشتن یعنی چی؟ +8 راه تقویت باور | تعریف باور چیست؟

امروزه استفاده از کلمه «باور» بسیار گسترش پیدا کرده است. به طوری که دورههای تخصصی زیادی در سطح جهان برای باور داشتن در زمینه خاصی ارائه میشوند. کسانیکه میخواهند در جنبههای مختلف زندگی خود پیشرفت حاصل کنند، به دنبال تقویت یا تغییر باورهای خود میروند. اما این باور چیست که میتواند عامل موفقیت یا شکست انسان باشد.
به نظر میرسد «باور» فراتر از چیزی است که تصور میکنیم. هرچیزی که بتواند باعث بهبود زندگی ما شود، جای تحقیق و تأمل بسیار زیادی دارد. بنابراین بیایید در مورد این کلمه اطلاعات بیشتری کسب کنیم تا ما نیز بتوانیم در زمره انسانهای موفق دنیا قرار بگیریم؛ چراکه موفقیت و پیشرفت خواسته ذاتی هر انسانی است.
تعریف باور چیست؟
«باور» به مجموعه اعتقادات و افکاری گفته میشود که از نظر ما کاملاً درست و مسلم هستند؛ در واقع این باورها زندگی ما را هدایت میکنند و موجب توسعه فردی ما نیز می شوند. مثالی وجود دارد که با پرداختن به آن میتوانیم مفهوم باور داشتن به چیزی را بهتر درک کنیم؛ شاید برایتان جالب باشید بدانید که تربیت فیلهای بزرگ از طریق یک باور صورت میگیرد.
زمانیکه فیلها کوچک هستند، یک طناب به پای آنها بسته میشود و وقتی فیل کوچک میخواهد به جای دیگر برود متوجه میشود که یک طناب به پایش وصل است و به او اجازه نمیدهد از جایی که در آن است بیشتر از چند متر فاصله بگیرد. فیل کوچک تلاش میکند تا بتواند طناب را پاره کند اما موفق نمیشود؛ زیرا هنوز کوچک است و از پس پاره کردن یک طناب محکم برنمیآید.
فیل کوچک کمکم بزرگ میشود؛ به حدی بزرگ که میتواند با چند حرکت، بزرگترین درختان را از ریشه دربیاورد. اما آن فیل هنوز هم پایش به همان طناب کوچک وصل است و از محدودهای که برایش در نظر گرفتهاند خارج نمیشود. دلیل این موضوع چیست؟ حتماً با تعریفی که در ابتدای متن از مفهوم باور داشتن ارائه دادیم، میدانید که موضوع به باور فیل برمیگردد.
فیل باور کرده است که: «نمیتواند طناب را پاره کند!» این موضوع از زمانیکه فیل کوچکی بود در ذهنش نقش بسته است. باوری که در کودکی به فیل القا شده است در بزرگسالی هم باعث محدودیت و زندانی بودن آن شده. ممکن است بپرسید که فیل بیچاره چه کاری میتواند برای آزادی خود انجام دهد؟ در جواب این سوال باید بگویم که فیل تنها زمانی میتواند طناب را پاره کرده و آزادی خود را بدست بیاورد که باورش در مورد پاره کردن طناب تغییر کند.
واقعاً باور داشتن یعنی چه؟
ممکن است درک این موضوع که باور داشتن به چیزی خاص بتواند باعث زندانی شدن ما شود کمی دشوار باشد. حتماً متوجه شدهاید که باور فیل در واقع باور انسانهای زیادی است که در منجلاب مشکلات و ناکامیها دست و پا میزنند و هربار بیشتر در آن غرق میشوند.
البته موضوع فقط باور داشتن به چیزهای محدود کننده نیست، گاهی یک باور درست نیز میتواند نجاتبخش ما از مهلکترین و دردناکترین موقعیتهای زندگیمان باشد.
برای مثال میتوانیم به شخص معتقدی اشاره کنیم که باور دارد در سختترین شرایط زندگیاش خداوند او را نجات میدهد. این شخص در موقعیت دشواری قرار میگیرد و سپس به طرز شگفتآوری نجات پیدا میکند. در واقع نجاتدهنده اصلی این شخص، باور عمیقی بوده است که به نجات خود داشته.
خداوند به کسانی کمک میکند که خودشان هم به خودشان کمک کنند. در قرآن مجید خداوند میفرماید: «سرنوشت هیچ ملتی تغییر نمیکند، مگر اینکه آن ملت خودش سرنوشت خودش را تغییر دهد!» در این آیه منظور از ملت میتواند یک انسان نیز باشد.
بنابراین میتوانیم نتیجه بگیریم که باور داشتن انسان به خداوند است که باعث رهایی او از مشکلات میشود، اگر کسی به خداوند باور قلبی نداشته باشد نباید انتظار کمکی از جانب پروردگار نیز داشته باشد. مفهوم باور این موضوع را برای ما قابل درک میکند که باور باعث میشود تا اختیار آباد یا ویران کردن زندگیمان در دستان خودمان قرار داشته باشد.
در ادامه به چگونگی ساختن زندگیمان به وسیله باور داشتن به مفاهیم درست خواهیم پرداخت. همچنین در ادامه متن باور داشتن یعنی چه به نحوه شکلگیری باورها نیز میپردازیم که همانا مهمترین دلیل ناکامیهای ما در زندگی است.
باورها چگونه ساخته میشوند؟
زمانیکه یک نوزاد متولد میشود، ذهنش خالی از هرگونه باوری است. وقتی نوزاد شروع به رشد میکند و کمکم یاد میگیرد غذا بخورد، راه برود یا حرف بزند، قسمتهای مختلفی در ذهن کوچکش کمکم شروع به شکل گرفتن میکنند.
کودک هیچ ترسی ندارد و در شجاعت کامل به هرچیزی که بخواهد دست میزند؛ مثلاً به قابلمه داغ غذا دست میزند، انگشتان کوچک خود را در سوراخ پریزهای برق فرو میکند یا به وسط خیابان میدود. او هیچ تعریفی از درست یا اشتباه بودن کاری ندارد. در چنین شرایطی این پدر و مادرها هستند که کودک خود را از هر خطری باز میدارند.
آنها به فرزندشان یاد میدهند که به چیزهای داغ دست نزند، انگشتش را از پریز برق دور نگهدارد و هرگز به وسط خیابان ندود. اینگونه اولین باورهای کودک شکل میگیرند.
خانواده اولین کانون ایجاد باور در فرزندان است که تاثیری بسیار قوی در باور داشتن یک نفر به عقایدی خاص دارد. پس از خانواده نوبت به مدرسه میرسد. فرزندان در مدرسه از معلمان و کتابهای خود یاد میگیرند که چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. سپس جامعه، رسانه، دوستان و دیگر عواملی که در طول زندگی بر ما اثر میگذارند، باعث شکلگیری باورهای مختلف در ما میشوند.
چه باورهایی مثبت و چه باورهایی منفی هستند؟
باورهایی که باعث شوند ما در مشکلات یا موقعیتهایی دشوار بمانیم، باورهای منفی هستند. باورهای مثبت نیز باورهایی هستند که باعث رهایی، موفقیت و آرامش در ما میشوند.
برای مثال میتوانیم به شکلگیری باورهای مثبت و منفی دو نفر مجزا در مدرسه اشاره کنیم. تصور کنید کودک 12 سالهای در خانه سرگرم بازی جدیدی میشود که پدرش برایش تهیه کرده است و یادش میرود تکالیف مدرسهاش را انجام دهد. این کودک صبح روز بعد به مدرسه میرود و وقتی معلمش دفترش را میبیند، متوجه میشود تکالیفش انجام نشده.
معلم این دانشآموز خود را نامرتب و تنبل خطاب میکند و سپس به او میگوید: «تو در زندگیات به هیچ جایی نمیرسی!» این کودک بسیار بازی کردن را دوست دارد و در طول سال تحصیلی به دلیل سرگرم بازی بودن، چند بار دیگر هم از انجام تکالیفش باز میماند و هر بار معلم جملات فوق را در مورد او تکرار میکند.
کودک باور میکند که نامرتب و تنبل است و در زندگیش به جایی نمیرسد. پس از فارغالتحصیل شدن از مدرسه، این شخص به دنبال کارهای معمولی میرود چون باور او این است که نمیتواند شغل خوب داشته باشد و به جای خوبی در زندگیش برسد.
حالا کودک دیگری را تصور کنید که در مدرسه نقاشیهای خوبی میکشد و چند بار از معلم خود میشنود که: «تو هنرمند بزرگی خواهی شد!» این دانشآموز باور میکند که میتواند یک هنرمند بزرگ باشد؛ بنابراین وقتی بزرگ میشود علیرغم مخالفتهای شدید خانوادهاش در یک رشته هنری به تحصیل میپردازد و در نهایت هم به یک هنرمند بزرگ و مشهور تبدیل میشود.
باورهای مثبت و منفی زیادی توسط خانواده و مدرسه در ذهن ما شکل گرفتهاند. پیشنهاد میکنم شما نیز به دوران کودکی و تحصیل خود فکر کنید و ببینید چه باورهای مثبت یا منفی در آن دوران در شما ایجاد شده است.
آیا باورها قابل تغییر هستند؟
حتماً با توجه به تعریف باور و معنی باور داشتن به چیز خاصی متوجه شدهاید که ما در شکلگیری 99 درصد باورهای خود هیچ نقشی نداشتهایم، بلکه این باورها توسط دیگران به ما القا شدهاند و ما نیز قبولشان کردهایم. مثلاً بارها در اخبار تلویزیون شنیدهایم که : «شرایط اقتصادی کشور بحرانی است و پول دست مردم نیست!»، سپس در جمع دوستانمان نیز این موضوع تکرار شده است.
وقتی پدر و مادرمان با هم حرف میزدند، باز هم این جمله را از آنها نیز شنیدهایم. تکرار این جمله توسط افراد و عوامل متعدد باعث شده است تا ما باور کنیم که شرایط اقتصادی خوب نیست. بنابراین هرکاری که میکنیم نمیتوانیم شرایط ایدهآلی را در زندگی خود از نظر اقتصادی تجربه کنیم.
چنین مثالهایی کم نیستند. باورهای منفی زیادی نیز از طریق فیلمها و سریالها به ما منتقل شدهاند؛ باورهایی که باعث شدهاند روابط ناخوشایندی را در زندگی تجربه کنیم.
وقتی بارها در سریالهای تلویزیون و ماهواره شاهد خیانت زوجین به هم بودهایم، باور کردهایم که خیانت در جامعه زیاد است و زوجهای زیادی به هم خیانت میکنند؛ بنابراین خود نیز این موضوع را در زندگیمان تجربه کردهایم. در واقع این باور داشتن ما به این موضوع بوده که این شرایط را برای ما رقم زده.
اما خبر خوب این است که تمام باورها را میتوان تغییر داد. میتوان باورهای منفی را با باورهای مثبت و سازنده جایگزین کرد. حتی میتوان باورهای مثبت جدید را در ذهن خود ایجاد کرد که باعث شوند در زندگی پیشرفت کرده و روابط ایدهآلی را تجربه کنیم. در ادامه خواهیم گفت که چطور میتوان باور داشتن به خود را تغییر داد.
چطور بفهمیم چه نوع باورهایی داریم؟
گاهی پی بردن به باورهای عمیقی که در لایههای زیرین ذهن ناخودآگاه ما قرار دارند، کار راحتی نیست. اما برای پی بردن به باورهای غالبی که داریم، یک راه همیشگی وجود دارد. در واقع اگر میخواهید بدانید باورهای کلی شما نسبت به زندگی چیست، به شرایط کنونی زندگی خود نگاه کنید.
اگر زندگی ایدهآلی دارید که از هرگونه نگرانی، ترس، فقر و خیانت به دور است، بدانید که زندگی خوب خود را مدیون باورهای درست خود هستید. اما اگر زندگیتان باب میلتان نیست و شرایط اقتصادی و خانوادگی خوبی ندارید، بدانید که باورهای شما باورهای درستی نیستند. البته این امکان وجود دارد که باورهای شما در مورد جنبه خاصی از زندگیتان مثبت و باورهایتان در جنبه دیگری منفی باشد.
مثلاً ممکن است شخصی باورهای مثبتی درباره روابط داشته باشد اما باورهای منفی در مورد ثروت داشته باشد. چنین شخصی علیرغم درگیر بودن با فقر، میتواند روابط خوبی را تجربه کند و برعکس.
احتمالاً در بین اطرافیان خود نیز کسانی را دیدهایم که بسیار ثروتمند بودهاند اما طلاق گرفتهاند. ممکن است افرادی را هم دیده باشیم که باورهای اشتباهی در مورد سلامتی دارند و علیرغم داشتن ثروت زیاد، بسیار بیمار و کمتوان بودهاند. تمام این مسائل تحت تاثیر باورهای مخرب و منفی است که در ذهن ناخودآگاه ما در طول سالهای عمرمان شکل گرفتهاند و به زندگی ما جهت دادهاند.
12 راه برای تغییر یا تقویت باورها
بالاخره به مرحلهای رسیدیم که در آن میتوانیم به انواع راه های تقویت باور در زندگیمان بپردازیم. البته راههای پیشنهادی میتواند در جهت تغییر باورها نیز باشند. بنابراین اگر باورهای محدودکنندهای دارید که نیاز به تغییر دارند، میتوانید از راهحلهای تغییر باور استفاده کنید و اگر بار مثبتی دارید که نیاز دارد بیشتر روی آن کار کنید از راهحلهای تقویت باورها استفاده کنید:
-
پذیرش باورها
اولین اقدامی که لازم است پیش از هر تغییری در زندگیمان انجام دهیم، پذیرش است. در واقع برای اینکه بتوانید باورهای منفی خود را عوض کنید، باید ابتدا آنها را بپذیرید. مثلاً اگر شما باور داشته باشید که دنیا جای بدی برای زندگی است؛ لازم نیست چون باورتان مخرب است آن را انکار کنید.
بهتر است قبول کنید که چنین باوری دارید؛ وقتی باورهای منفی خود را پذیرفتید، میتوانید در جهت تغییر آنها قدم بردارید. اما تا زمانیکه آنها را نپذیرفتهاید در مرحله انکار خواهید ماند. گاهی تنها پذیرش یک باور منفی میتواند برای تغییر آن کافی باشد. بنابراین به باورهای خود نگاه کنید و ببینید که چه باور منفی دارید که تا به امروز آن را انکار کردهاید. حالا سعی کنید آن را بپذیرید.
-
دیدن نیمه پر لیوان
توجه به نکات مثبت باعث میشود باور کنیم که چیزهای قشنگ در دنیا زیاد هستند و در کل دنیا جای زیبایی برای زندگی کردن است. زیبا دیدن دنیا یک باور بنیادی است که عدم داشتن آن باعث تجربه بسیاری از ناکامیهاست. بنابراین اگر احساس میکنید انسان ایرادگیری هستید که اول از همه نکات منفی موجود در یک چیز را میبینید، سعی کنید از این به بعد تنها جنبههای مثبت یک چیز را ببینید.
-
توجه به گفتگوهای درونی
انسانها در طول روز بیشترین گفتگوها را با خودشان دارند؛ در واقع ما در تمام طول روز با خودمان بهصورت ذهنی در مورد مسائل گوناگون صحبت میکنیم اما ممکن است خود متوجه این موضوع نباشیم. سعی کنید از این به بعد به گفتگوهایی که در طول روز با خود میکنید توجه کنید. ببینید که آیا درباره چیزهای خوب با خودتان صحبت میکنید یا در مورد چیزهای بد.
آنگاه بهصورت آگاهانه گفتگوهای درونی خود را به سوی یک گفتگوی خوب، مثبت و سازنده هدایت کنید. سعی کنید همیشه در مورد چیزهای خوب با خودتان صحبت کنید. این روند ممکن است زمان ببرد. اما هرچقدر هم که زمان نیاز باشد ارزشش را دارد.
-
باور داشتن به خود
گاهی باورهای ما نسبت به هرچیزی در دنیا مثبت است غیر از خودمان. مثلاً باور داریم که دنیا پر از شانس و فرصتهای خوب است، دوستان خوب زیاد هستند، دنیا پر از روابط خوشیاند است، ثروت بینهایت است و …… فقط ما لایق هیچکدام از این چیزها نیستیم. شاید جالب باشد بدانید که 90 درصد تمام انسانهای کره زمین از «خود کمبینی» رنج میبرند، یعنی خود را لایق نمیدانند.
اگر شما نیز خود را بسیار کمتر از چیزی که هستید میبینید، درگیر باور عدم لیاقت هستید. در صورتی میتوانید این باور را تغییر دهید که به تواناییهای خود باور داشته باشید و خود را همانگونه که هستید بپذیرید و خودتان را دوست داشته باشید.
-
عبارات تاکیدی
یکی دیگر از راه های تقویت باور، نوشتن باورهای منفی است. وقتی باورهای منفی خود را نوشتیم، در مقابل هریک از آنها باورهای مثبت آن را نیز مینویسیم. سپس برای جایگزین کردن این دو بهجای هم، هر روز باورهای مثبت را با خودمان تکرار میکنیم.
این تکرار باید به دفعات بسیار زیاد و بهصورت ممتد در طول روز باشد. به این جملات تکرار شونده، عبارات تاکیدی گفته میشود. یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین عبارات تاکیدی دنیا این است: «زندگی من هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر میشود!»
-
تصویرسازی
در تکنیک تصویرسازی بهتر است روزانه دو یا سه دفعه و هر بار بین پنج تا هفت دقیقه به رویاهای خود فکر کنید. البته باید اول تمام خواستهها، آرزوها و رویاهای خود را بنویسید. آنگاه روزانه در زمانهای مشخصی تصور کنید که به آنچه میخواهید رسیدهاید. تنها نقطه تحقق رویا را ببینید کافی است. این تمرین به شما کمک میکند که باور کنید میتوانید به چیزهایی که در زندگی میخواهید برسید.
-
دوری از افراد و اخبار منفی
افرادی که بیشترین وقت خود را با آنها میگذرانیم، اگر افراد منفی باشند، خواه یا ناخواه روی ما اثر منفی میگذارند. بنابراین اگر دوستان منفی داریدِ، روابط خود را با آنها یا محدود کنید یا کلا قطع رابطه کنید. به اخبار منفی گوش ندهید و صفحه حوادث روزنامهها را نخوانید. وقتی خود را از هیچ راهی درگیر افکار منفی نمیکنید، باورهای منفیتان کمکم ناپدید میشوند.
-
کنترل کانون توجه
ممکن است خود آگاه نباشیم که در طول روز به چه چیزهایی بیشتر توجه میکنیم. اما اگر میخواهیم که باورهای مثبت در خود بسازیم، بهتر است به هرآنچه که در روز مورد توجه قرار میدهیم آگاه باشیم. به چه چیزهایی فکر میکنیم، به چه چیزهایی نگاه میکینم، به چه چیزهایی گوش میکنیم و …. همگی در روند تقویت باورهای مثبت و منفی ما نقش دارند. بنابراین سعی کنید تا تمام توجه خود را به چیزهای خوب و مثبت معطوف کنید تا باعث تقویت آنها در زندگی خود شوید.
افراد زیادی هستند که کنجکاو هستند بدانند باور چیست و چه اهمیتی دارد و در مورد آن نیز مطالعه میکنند اما هرگز راهحلهای ارائه شده برای تغییر باور را در زندگی خود اجرا نمیکنند. چنین افرادی هرگز نمیتوانند پیشرفتی در زندگیشان حاصل کنند. چرا که اهل اقدام و عملگرایی نیستند. اگر شما میخواهید در زندگی خود تغییرات سازنده و مثبتی ایجاد کنید، لازم است تا تمام راهحلهای موجود در متن باور داشتن به خود را در زندگیتان به مرحله اجرا درآورید.
برخی از سوالات رایج
باور چیست؟
«باور» به مجموعه اعتقادات و افکاری گفته میشود که از نظر ما کاملاً درست و مسلم هستند؛ در واقع این باورها زندگی ما را هدایت میکنند و موجب توسعه فردی ما نیز می شوند.
چه باورهایی مثبت و چه باورهایی منفی هستند؟
باورهایی که باعث شوند ما در مشکلات یا موقعیتهایی دشوار بمانیم، باورهای منفی هستند. باورهای مثبت نیز باورهایی هستند که باعث رهایی، موفقیت و آرامش در ما میشوند.
چطور بفهمیم چه نوع باورهایی داریم؟
گاهی پی بردن به باورهای عمیقی که در لایههای زیرین ذهن ناخودآگاه ما قرار دارند، کار راحتی نیست. اما برای پی بردن به باورهای غالبی که داریم، یک راه همیشگی وجود دارد. در واقع اگر میخواهید بدانید باورهای کلی شما نسبت به زندگی چیست، به شرایط کنونی زندگی خود نگاه کنید.
درباره تیم تحقیقات دکتر پدرام شهدوست
دکتر پدرام شهدوست علاوه بر تحصیلات عالیه فنی مهندسی در دانشگاه علم و صنعت ایران و ارائه مقالات علمی فراوان در این زمینه، با تحقیق و تفحص و تحصیلات آکادمیک در زمینه خود شناسی و با برگزار کردن بیش از 2000 ساعت دوره های تخصصی در ایران و خارج از ایران. ایشان معتقد است که انسانها میتوانند به تمام اهداف و آرزوهایی که حتی از فکر کردن به آن هم ترس بر وجودشان حاکم میشود دست پیدا کنند و تنها نیاز به داشتن آموزههای مناسب دارند که در این سلسله سمینارها و کارگاهها ارائه میشود.
نوشته های بیشتر از تیم تحقیقات دکتر پدرام شهدوست
دیدگاهتان را بنویسید